بوف کور

متن مرتبط با «ای کاش از احلام» در سایت بوف کور نوشته شده است

در یک شرایط بد

  • در یک شرایط بدپنجشنبه دوازدهم اسفند ۱۳۹۵ ★23:39│ این اصلا مهم نیست و هیچ جایگاهی در انسانیت ندارد که می گویند افکار انسان و حرف هایش در زمان های مختلف از چیزهای مختلف پیروی میکند و نباید به آن اعتنایی کرد اما من به طور کلی با این عقیده همگانی که مثل همیشه احمقانه ، نفهمانه و پر ادعا است لگد می زنم ,شرایط ...ادامه مطلب

  • ای کاش...

  • این روزا بیشتر از هر روز دیگه ای حاله خودم را نمیدونم....حالا میفهمم که همش دنباله غمم فردا میخوام برم مدرسه فیلا...به فکر رفت و آمدممم خیلی سخته ... -_-مدرسه ترانه زودتر از  من تعطیل میشه و مدرسه من دیرتر...مثل همیشه مشکلاتی دارم با بابام ولی خب...الان رنگ امیزی کردم... فصل8رمان تقاص هستم...عشق خیلی سختی بین داریوش و رزا هست و مانع های بینشون داره داریوش و رزا رو از بین میبره...فصل آخرم...سرنوشت معلوم میشه...ای کاش همه چی زود معلوم شه البته تو زندگی خودم...ناشکری نمیکنم... ولی خدا خیلی تا اینجا کمکون کرده-_- فعلا شرایطش رو ندارم بیشتر  بنویسم ولی الان میفهمم که ای کا,ای کاش,ای کاش با تو میموندم,ای کاش آب بودم,ای کاش آدمی وطنش را,ای کاش می شد,ای کاش بودی,ای کاش فرصتی بود,ای کاش از احلام,ای کاش بمیرم,ای کاش نبود تو دنیا ...ادامه مطلب

  • تازع وارد

  • حدود دو روز از ورود ما به کشور سوئد می گذره ... توی خونه ی یکی از دوستای پدرم اقامت داریم به نام آقای جوادیان ... امشب میخوان برن خونه ببینن ... 1 شنبه میریم خونه امون ... تا 6 ماه اقامت داریم ....و ... اقای جوادیان میگه فقط کاقیه بیاین .. واسه موندن همه کار میشه کرد... شماره تلفن سوئدی هم گرفتیم ... البته الان در یکی از شهر های اطراف گوتبری اقامت داریم... حسه خیلی عجیبیه ... هوا خیلی خوبه و و همه جا سبز و زیباست ... از جدا شدن از خانواده و دوستان در هنگام خداحافظی و... نمیگم ... خیلی تلخ بود... مادر بزرگم توی فرودگاه اشک های سوزناک می ریخت ....فقط مامان بزرگ و اقاجون و دایی سعید , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها